نازنیننازنین، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

نازنین جون

1391/9/13 12:08
352 بازدید
اشتراک گذاری

چقدر خستم اینروزها که تو هم جوجوی من کلافه ای نمیدونم چته نمیدونم از دندوناته پارسال اینموقه کولاک کردم تو خونه تکونی امسال اینقد خستم میکنه از صبح که بیدار میشی کفشاتو دستت میگیری میخوای بری بیرون حوصله خونه رو نداری همش غر میزنی یا باید باهت بازی کنم تازه خوابیدی تاروزشن کردم سیستممو  یهو بیدار شدی یه چیزایی میگفتی میخندیدی با خودم گفتم وای باز زودی بیدار شدی که تا خواستم خاموش کنم یهو دیدم صورتت رو بالشته غرق خوابی جوجه شیطون من

یادم نیست شاید 4 ماهگیت بود تو بقلم داشت خوابت میبرد منم که تو بقلم ازت عکس میگرفتم

 اینم که فکرکنم  اخرایه اردیبهشت پارسال شایدم دشت شقایقها همون روز بود بعد دشت شقایقها رفتیم جنگل اسم جنگلش یاد  م نیست اولین بار بود میرفتیم اونجا

چه خوابی  انگار کوه کنده بودی

اینم که دشت شقایقها اردیبهشت شایدم اوایل خرداد بود

به چی فکر میکنی مامانی زوده بری تو فکر جیگر طلا

 اینم خواب امروز ولی به سختی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان نادیا و نلیا
24 اسفند 90 12:32
ممنون که بهمون سر زدیخدا نازنین جون رو حفظش کنه براتون ...چهارشنبه سوریتونم مبارک باشه.
من لینکتون میکنم...

مرسی ماهم شما رو لینک میکنیم...

ilijoon
25 اسفند 90 10:48
ماماني كولاك كردي با وبلاگ قشنگت مخصوصا عكسهاي جيگري كه رونق وبلاگشه
قربون نانازي كه انقدر مثل اسمش نازه


مرسی چشماتون قشنگ میبینه مرسی اومدین وبم و نطرایه خوشگل گذاشتی ایلیا جون
ilijoon
27 اسفند 90 20:16
عكس هاي جديد وبلاگت مبارك مثل هميشه نازه

مرسی مهربون سپاس و ارادت همین